English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7881 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
electron discharge U تخلیه الکترونها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cargo outturn message U پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation U تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
electron physics U فیزیک الکترونها
electronic emission U انتشار الکترونها
electron current U جریان الکترونها
electron current U سیلان الکترونها
electronic current U جریان الکترونها
electron vibrations U نوسان الکترونها
electron density U چگالی الکترونها
electron vibrations U ارتعاش الکترونها
electron velocity U سرعت الکترونها
electron theory U نظریه الکترونها
electron impact U تصادم الکترونها
electron impact U برخورد الکترونها
clearing U تخلیه محل تخلیه بیماران
clearings U تخلیه محل تخلیه بیماران
thermionic U مربوط به تابش الکترونها ازاجسام داغ
randomly U حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
ammeter U دستگاه اندازه گیری شدت جریان الکترونها
random U حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
field emission U پخش شدن الکترونها از یک فلز یا نیمه هادی به درون یک خلاء تحت تاثیر میدان الکتریکی
chapman region U منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
aeromedical unit U یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
cargo outturn report U گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
evacuates U تخلیه
landing, storage, delivery U تخلیه
depletion U تخلیه
evacuated U تخلیه
unloading U تخلیه
evacuate U تخلیه
evacuating U تخلیه
emptying U تخلیه
unstuffing U تخلیه
exhausts U تخلیه
exhaust U تخلیه
disembarkation U تخلیه
evacuation U تخلیه
discharged U تخلیه
LSD U تخلیه
stripping U تخلیه
discharges U تخلیه
discharge U تخلیه
evacuant U تخلیه کننده
medical evacuation U تخلیه بهداری
dejecta U تخلیه مدفوع
neural discharge U تخلیه عصبی
depletion barrier U ناحیه تخلیه
electrostatic discharge U تخلیه الکتروستاتیکی
main discharge U تخلیه اصلی
depletion area U ناحیه تخلیه
exhaust chute U ناودان تخلیه
escape channel U مجرای تخلیه اب
depletion zone U ناحیه تخلیه
defecation U تخلیه شکم
medical evacuation U تخلیه پزشکی
glow discharge U تخلیه تابنده
non self maintained discharge U تخلیه وابسته
discharge valve U سوپاپ تخلیه
oscillating discharge U تخلیه مواج
chain of evacuation U سیستم تخلیه
glow discharge U تخلیه تابناک
flaming discharge U تخلیه مشتعل
ozone depletion U تخلیه اوزون
coefficient of discharge U ضریب تخلیه
cooling water discharge U تخلیه اب سرد
exhaust stroke U مرحله تخلیه
debarkation net U تور تخلیه
medical evacuation U تخلیه بیماران
medical recovery U تخلیه پزشکی
corona discharge U تخلیه کورونا
discharge opening U مجرای تخلیه
corona discharge U تخلیه الکتریکی
corollary discharge U تخلیه تبعی
point discharge U تخلیه نقطهای
depletion layer U ناحیه تخلیه
impulse discharge U تخلیه ضربهای
discharge pressure U فشار تخلیه
discharge recorder U تخلیه نگار
discharge resistance U مقاومت تخلیه
discharge spout U ناودانه ی تخلیه
discharge velocity U سرعت تخلیه
discharge voltage U ولتاژ تخلیه
electric discharge U تخلیه الکتریکی
education pipe U لوله تخلیه
discharger of a capacitor U تخلیه خازن
discharging berth U اسکله تخلیه
discharging wharf U اسکله تخلیه
disruptive discharge U تخلیه جرقهای
drain plug U پیچ تخلیه
high rate discharge U تخلیه شدید
discharge opening U راهگاه تخلیه
discahrge pipe U لوله تخلیه
drain cock U لوله تخلیه
discharge conveyor U نوار تخلیه
disembarkation U تخلیه کردن
lightning discharge current U جریان تخلیه
discharge chute U سرسره تخلیه
discharge cock U شیر تخلیه
discharge currect U جریان تخلیه
discharge end U سمت تخلیه
discharge end U محل تخلیه
discharge gate U دریچه تخلیه
discharge head U ارتفاع تخلیه
lightning discharge U تخلیه اتمسفری
discharge nozzle U فواره تخلیه
electrical discharge U تخلیه برقی
discharge of chips U تخلیه براده ها
internal discharge U تخلیه داخلی
disembarked U تخلیه کردن
disembark U تخلیه کردن
quitting U تخلیه خانه
quit U تخلیه خانه
disembarking U تخلیه کردن
disembarks U تخلیه کردن
evacuates U تخلیه کردن
evacuated U تخلیه کردن
evacuate U تخلیه کردن
to offload U تخلیه کردن
discharges U تخلیه الکتریکی
discharge U تخلیه بار
discharge U تخلیه الکتریکی
depopulation U تخلیه جمعیت
roll-on/roll-off U بارگیری- تخلیه
clearing out [of a place] U تخلیه [فضایی]
discharges U تخلیه بار
drains U تخلیه کردن
draining U تخلیه کردن
drained U تخلیه کردن
drain U تخلیه کردن
sluices U دریچه تخلیه
sluiced U دریچه تخلیه
sluice U دریچه تخلیه
undulatory discharge U تخلیه مواج
evacuating U تخلیه کردن
surging discharge U تخلیه نوشی
sluiceway U دهانه تخلیه
brush discharge U تخلیه جارویی
blow off U شیر تخلیه
catharsis U تخلیه هیجانی
residual discharge U تخلیه مانده
road clearance U تخلیه جاده
air evacuation U تخلیه هوایی
bank sluice U دریچه تخلیه
site clearance U تخلیه کارگاه
abreaction U تخلیه هیجانی
self maintained discharge U تخلیه ناوابسته
roll on/roll off U بارگیری- تخلیه
battlefield evacuation U تخلیه پزشکی
tipper U تخلیه کننده
relief well U چاه تخلیه
vacate U تخلیه کردن
vacated U تخلیه کردن
vacates U تخلیه کردن
vacating U تخلیه کردن
unload U تخلیه کردن
unloaded U تخلیه کردن
area evacuation U تخلیه منطقهای
unloads U تخلیه کردن
rotary discharger U تخلیه گر گردان
oil drain plug U توپی تخلیه روغن
road clearance U تخلیه کردن جاده
oil drain cock U شیر تخلیه روغن
sanitation U سیستم تخلیه فاضل اب
high frequency discharge U تخلیه فرکانس بالا
glow discharge lamp U لامپ تخلیه کنتاکتی
overdischarge of battery U تخلیه فرساینده باتری
gas exhauster U تخلیه کننده گاز
gas discharge relay U رله تخلیه گازی
gas filled tube U لامپ تخلیه گازی
gas discharge lamp U لامپ تخلیه گازی
gas discharge arrester U برقگیر تخلیه گازی
normal glow discharge U تخلیه تابناک متعارف
internal discharge U تخلیه جزیی داخلی
landing order U اجازه تخلیه بار
landing weight U وزن با هنگام تخلیه
tail escape U نهر تخلیه انتهائی
main gap U فاصله تخلیه اصلی
to discharge goods U کالا را تخلیه کردن
y valve U شیر تخلیه روغن
low pressure discharge U تخلیه ی فشار ضعیف
incandescent cathode discharge U تخلیه کاتد ملتهب
inbound cargo U کالای تخلیه نشده
unloading takes place in ... U بار در ... تخلیه می شود.
second townsend discharge U تخلیه دوم تاونزند
sediment escape U ساختمانهای تخلیه و شستشو
semi self maintained discharge U تخلیه نیم وابسته
silt ejector U تخلیه کننده رسوب
implusive discharge U تخلیه غیر متناوب
local action U تخلیه موضعی باتری
discharge U شلیک عصبی تخلیه
exhausts U تخلیه کردن خروج
evacuee U پرسنل تخلیه شده
evacuees U پرسنل تخلیه شده
discharge U اخراج تخلیه الکتریکی
abnormal glow discharge U تخلیه تابناک نامتعارف
aeromedical evacuation U تخلیه پزشکی هوایی
automatic tipper U تخلیه کننده خودکار
clearance capacity U فرفیت تخلیه بار
clearing station U پست تخلیه بیماران
corona discharge current U جریان تخلیه کورونا
Recent search history Forum search
1several states in united stats limit "end of pipe "discharges into natural water bodies to 500 mg/L of total dissolved solids
2پخش شدن الکترونها از یک فلز یا نیمه هادی به درون یک خلاء تحت تاثیر میدان الکتریکی
2پخش شدن الکترونها از یک فلز یا نیمه هادی به درون یک خلاء تحت تاثیر میدان الکتریکی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com